گاهی شرایط زندگی مشترک به قدری سخت و غیرقابل تحمل میشود که هیچ راه حلی جز طلاق و جدایی برای بهبود وضعیت وجود ندارد، زوجین مجبور به درخواست طلاق میشوند. تقاضای طلاق از طرف زن و شوهر طبق مقررات قانون مدنی تفاوتهای چشمگیری دارد. مردان هر زمان که بخواهند میتوانند با شرایطی که قانون در نظر گرفته ، همسر خود را طلاق دهند. اما زنان تنها در شرایطی که قانون مشخص کرده است، میتوانند درخواست طلاق دهند. ار دلایل محکمه پسند برای طلاق از طرف زن می توان به عسر و حرج، عدم رابطه جنسی بلند مدت و اعتیاد آسیب زننده آقا اشاره کرد.طلاق، به عنوان آخرین راهحل برای حل مشکلات زندگی مشترک، باید با دقت و تعمق در نظر گرفته شود. توصیه میشود قبل از اتخاذ تصمیم نهایی، با مشاور خانواده مشورت کرده و تمام جوانب و ابعاد مختلف این تصمیم را بررسی کنید. گروه حقوقی ارارات میل و با داشتن بهترین وکلای پایه یک دادگستری در دعاوی مربوط به خانواده از جمله دعاوی طلاق از طزف زن حاضر است مشاوره های تخصصی و راهکارهای لازم حقوقی را در اختیار مراجعین و موکلین خود قرار دهد تا در پروسه حقوقی طلاق توافقی دچار مشکل نشوند. شما می توانید برای دریافت فقط مشاوره حضوری یا آنلاین همین حالا با شمارههای 02188047841، 02188047841یا 02188047841تماس بگیرید و دعاوی حقوقی خود را با اطمینان کامل به وکیل طلاق اارارات بسپارید. همچنین این مقاله به جهت شناخت مبحث طلاق از طرف زن ،شرایط و سایر موارد آن برای شما عزیزان نوشته شده است.
بر اساس قانون مدنی سابق، مرد میتوانست هر زمان که بخواهد و بدون هیچ دلیلی، زن خود را طلاق دهد. اما در حال حاضر، طبق ماده ۱۱۳۳ اصلاحی قانون مدنی، “مرد میتواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون و با مراجعه به دادگاه، تقاضای طلاق همسرش را بنماید.” بنابراین، درخواست طلاق از سوی مرد نیازمند طی مراحلی مانند ارجاع به داوری، دریافت گواهی عدم امکان سازش، و انجام تشریفاتی مانند پرداخت حقوق مالی زوجه است. از آنجا که در برخی شرایط زندگی مشترک برای زن غیرقابل تحمل میشود و مخالفت شوهر با طلاق میتواند به زن و زندگی مشترک آسیبهای جدی وارد کند، قانونگذار در اصلاحات بعدی این قانون، امکان درخواست طلاق از سوی زن را در موارد محدودی پذیرفته است. به همین منظور، تبصره ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی بیان میکند: “زن نیز میتواند با وجود شرایط مقرر در مواد (۱۱۱۹)، (۱۱۲۹) و (۱۱۳۰) این قانون، از دادگاه تقاضای طلاق نماید.” علاوه بر این موارد، ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی نیز یکی دیگر از موارد حق طلاق زن را پیشبینی کرده است.
موارد طلاق از طرف زن، در قانون مدنی در مواد ۱۱۱۹، ۱۱۲۹و ۱۱۳۰پیش بینی شده است. این موارد عبارتند از : وکالت در طلاق برای زوجه، عدم پرداخت نفقه از سوی زوج یا ناتوانی در پرداخت نفقه و عسر و حرج زوجه. هم چنین مطابق ماده ۱۰۲۹قانون مدنی، یکی دیگر از موارد طلاق به تقاضای زن، غیبت شوهر بوده که با حصول شرایطی، امکان طلاق به درخواست زوجه را فراهم می آورد. در این موارد اگر زن درخواست طلاق دهد و شوهر هم راضی نباشد، باز هم دادگاه حکم به طلاق خواهد داد.در ادامه به تفصیل به توضیح هر یک از مواردی که زن می توان دبا توسل به آن طلاق بگیرد پرداخته ایم.
طبق ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی: “طرفین عقد ازدواج میتوانند هر شرطی را که مخالف با ماهیت عقد نباشد، در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر قرار دهند. برای مثال، میتوان شرط کرد که اگر شوهر زن دیگری بگیرد، برای مدتی غایب باشد، نفقه ندهد، علیه زندگی زن سوء قصد کند، یا به گونهای رفتار کند که زندگی مشترک غیرقابل تحمل شود، زن وکیل باشد و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در دادگاه و صدور حکم نهایی، خود را مطلقه سازد.”مطابق این ماده، یکی از مواردی که زن میتواند تقاضای طلاق کند، زمانی است که شوهر به او وکالت دهد تا با تحقق شرایطی نظیر ازدواج دوم، زن بتواند خود را طلاق دهد. مفاد این ماده در شروط دوازدهگانه مندرج در اسناد ازدواج قابل مشاهده است، زیرا طبق این شروط، پذیرش درخواست طلاق از سوی زن، منوط به اثبات شرط در دادگاه میباشد. به عنوان مثال، تا زمانی که شرط اعتیاد شوهر در دادگاه اثبات نشود، دادگاه حکم به طلاق زن نخواهد داد. در عمل، در کنار وکالت در طلاق مشروط که در ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی پیش بینی شده است، میتوان وکالت در طلاق زوجه را به طور مطلق نیز در دفاتر اسناد رسمی تنظیم کرد. به این صورت که در متن وکالتنامه، زوج به زوجه وکالت میدهد که هر زمان بخواهد با مراجعه به دادگاه و طی تشریفات قانونی، خود را مطلقه سازد. این نوع وکالت میتواند به صورت مطلق یا مشروط به حصول شرایط خاصی باشد، به عنوان مثال میتواند شرطی نظیر ازدواج دوم یا رفتارهای خاص از سوی شوهر را شامل شود. این نوع وکالتها نیز به طور عمومی در دفاتر اسناد رسمی و تحت نظارت قوانین مربوطه تنظیم میشوند و میتوانند به عنوان یکی از موارد درخواست طلاق از طرف زن مورد استفاده قرار بگیرند.
ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی ایران، دو حالت را برای موارد طلاق از سوی زن در نظر میگیرد: عدم پرداخت نفقه و عجز از پرداخت نفقه. طبق این ماده در صورتی که شوهر از دادن نفقه به زن استنکاف کند و دادگاه نیز قادر به اجراء حکم محکمه و الزام او به پرداخت نفقه نباشد، زن میتواند به حاکم مراجعه کرده و حاکم شوهر را به طلاق مجبور میکند.همچنین، در صورتی که شوهر ناتوان از پرداخت نفقه باشد (عجز از پرداخت نفقه)، نیز زن میتواند برای طلاق به حاکم مراجعه کرده و حاکم شوهر را به طلاق مجبور میکند. بنابراین، این ماده نه تنها حالتی که شوهر از پرداخت نفقه به دلایلی خودداری میکند را مورد پوشش قرار میدهد، بلکه همچنین به شوهری که به دلیل ناتوانی از پرداخت نفقه قادر نیست، اجازه میدهد که زن از طریق دادگاه به طلاق برسد.با این وجود، در هر دو حالت، شرایط قانونی و ثبوت وضعیت به دادگاه بستگی دارد تا اینکه زن به طلاق دست یابد.
ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی ایران، مفادی را که به عنوان عسر و حرج زوجه تعریف میکند، برای موارد طلاق از سوی زن مطرح میکند. عسر و حرج به معنای وضعیتی است که زندگی زوجه را به گونهای مشکل و غیرقابل تحمل میسازد و او نمیتواند آن را تحمل کند.موارد عسر و حرج که در ماده ۱۱۳۰ذکر شده عبارتند از: ترک زندگی خانوادگی توسط زوج به مدت شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب در طول یک سال بدون عذر موجه. اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر یا ابتلا به مشروبات الکلی. محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر. ضرب و شتم یا هرگونه سو استفاده مستمر زوج. ابتلا زوج به بیماریهای صعب العلاج روانی یا ساری یا دیگر عارضههای صعب العلاج که زندگی مشترک را مختل نماید. این موارد به طور خاص در قانون ذکر شدهاند، اما لازم به ذکر است که قوانین مدنی میتوانند به صورت کلیتر نیز شرایط دیگری را برای اثبات عسر و حرج در نظر بگیرند. اثبات عسر و حرج به روشهای دیگر نیز ممکن است، و اگر این شرایط برقرار شود، میتواند به عنوان یکی از موارد طلاق از سوی زن مورد قبول قرار گیرد.بنابراین، این ماده تنها مصادیق خاصی را نمیشمارد بلکه به عنوان یک مرجع کلی برای اثبات وجود عسر و حرج در طلاق از سوی زن ارائه میشود.
ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی ایران، شرایطی را برای طلاق از سوی زن در صورت غیبت شوهر برای چهار سال متوالی بدون خبری از او، تعیین میکند.طبق این ماده اگر شوهر به مدت چهار سال تمام غایب و مفقود الاثر باشد و هیچ خبری از وی در دسترس نباشد، زن میتواند درخواست طلاق کند. برای صدور حکم طلاق، نیاز است که تشریفاتی انجام شود که شامل درج آگهی در یکی از روزنامههای محلی و یکی از روزنامههای کثیرالانتشار برای سه بار متوالی است، و باید یک سال از آخرین آگهی گذشته باشد. با رعایت این تشریفات، حاکم میتواند زن را به طلاق برساند.
اگر زوجین در عقدنامه شروط ۱۲ گانه طلاق را تعیین و توافق کرده باشند، زن میتواند با استناد به این شروط از همسر خود جدا شود. این شروط میتوانند شامل موارد متنوعی باشند، از جمله بیماریهای صعبالعلاج روانی یا جسمانی که زندگی مشترک را مختل میکند،اعتیاد مرد به مواد مخدر یا الکل،عدم پرداخت نفقه توسط مرد،محکومیت به حبس مرد،ترک منزل توسط مرد،سوء رفتار یا سوء معاشرت مستمر زوج،ازدواج مجدد مرد بدون اطلاع و رضایت زن (ازدواج دایم یا ازدواج موقت)،جنون مرد،عقیم بودن مرد می باشد.این شروط میتوانند به صورت مشروط یا مطلق در عقدنامه تعیین شده و ممکن است بر اساس شرایط خاصی که زوجین توافق کردهاند، اعمال شوند. به عنوان مثال، اگر یکی از شرایط به وجود آمده باشد، زن میتواند به دادگاه مراجعه کرده و درخواست طلاق بدهد. دادگاه نیز با توجه به مستندات و شواهد ارائه شده تصمیم میگیرد و در صورت تأیید شرایط، میتواند حکم طلاق را صادر کند.
در قانون مدنی ایران، اگر زن از همسرش کراهت یا تنفر داشته باشد به حدی که نتواند زندگی مشترک را با او ادامه دهد، این امکان برای زن فراهم است که برای طلاق اقدام کند. این موضوع بر اساس مادههای مختلفی از قانون مدنی ایران ممکن است که در شرایط مختلف قابل اعمال باشد.ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی ایران میگوید: “هریک از زوجین، به استناد به کراهت و یا تنفر از همسر خود، میتواند به حاکمیت طلاق درخواست نماید.” بنابراین، اگر زن از همسرش کراهت یا تنفر دارد به حدی که نتواند با او زندگی مشترک داشته باشد، میتواند به دادگاه مراجعه کرده و درخواست طلاق دهد. دادگاه نیز با بررسی شواهد و مدارک ارائه شده توسط زن، احراز این موضوع را مورد بررسی قرار داده و در صورت تأیید، میتواند حکم طلاق را صادر کند. به عبارت دیگر، کراهت و تنفر زن از همسرش به عنوان یکی از موارد محتمل برای طلاق در نظر گرفته میشود و زن میتواند بر اساس این موضوع از حقوق خود برای خاتمه زندگی مشترک استفاده کن
در قانون مدنی ایران، مفهوم “توسل به شرایط فسخ نکاح” به معنای استفاده از عیوب و اموری که قانون گذار به آنها اشاره کرده و میتوانند دلیل بر فسخ نکاح باشند، مطرح است. این موارد به صورت مجموعهای از عیوب و شرایطی است که در قوانین مربوط به حقوق خانواده و فسخ نکاح در نظر گرفته شدهاند.عیوبی که میتوانند موجب فسخ نکاح شوند، شامل اموری مانند: عدم اراده یا اشتباه در انعقاد عقد ازدواج. اشکال در شرایط موجود در عقدنامه ازدواج. ازدواج تحت فشار یا تهدید. نقض شرایط اساسی عقد ازدواج توسط هر یک از طرفین. عدم توانایی یکی از طرفین در اجرای حقوق و واجبات ازدواجی. به عنوان مثال، اگر یکی از طرفین در عقد ازدواج نقضی را مشاهده کند که میتواند به تحمل زندگی مشترک با مشکلات جدی منجر شود، میتواند به دادگاه مراجعه کرده و درخواست فسخ نکاح را به اثبات برساند. در چنین حالتی، فسخ نکاح به معنای جدایی حقوقی ازدواجی است که نیازمند صیغه خاصی مانند طلاق نمیباشد، بلکه تصمیم دادگاه و اعتبار حقوقی است که به این مسئله تعلق میگیرد. بنابراین، توسل به شرایط فسخ نکاح به طور خاص به طریقی که در قوانین مربوط به حقوق خانواده تعیین شده است، میتواند دلیلی برای فسخ نکاح باشد و نیازمند بررسی دقیق موقعیت و شرایط خاص هر پرونده در دادگاه میباشد.
بطلان نکاح به معنای اعلام عقد ازدواج به شکلی که از ابتدا غیرمعتبر و باطل بوده است، بر اساس دلایل خاصی میتواند رخ دهد. در قانون مدنی ایران اگر ازدواج بر اساس شرایطی صورت گرفته باشد که به طور قانونی یا شرعی حرام بوده و نامعتبر است، مثل اینکه ازدواج بین دو فرد که در خواب یا مستی یا احرام ازدواج کردهاند.
لالالبابلالبابل